میان حجره چنان ناله از جفا میزد
که سوز نالهاش آتش به ماسوا میزد
دلی كه خانۀ مولا شود حرم گردد
كز احترام علی كعبه محترم گردد
چرا چو خاک چنین صاف و ساده باید مرد؟
و مثل سایه به خاک اوفتاده باید مرد؟
کنار من، صدف دیده پر گهر نکنید
به پیش چشم یتیمان، پدر پدر نکنید
علی كه آینۀ روشن خدای تو بود
همیشه آینهاش روی حقنمای تو بود