تشنگان را سحاب پیدا شد
رحمت بیحساب پیدا شد
گاهگاهی به نگاهی دل ما را دریاب
جان به لب آمده از درد، خدا را، دریاب
شکست باورت، ای کوه! پشت خنجر را
نشاند در تب شک، غیرت تو باور را
مدینه حسینت کجا میرود؟
اگر میرود، شب چرا میرود؟
در کربلا شد آنچه شد و کس گمان نداشت
هرگز فلک به یاد، چنین داستان نداشت