ای کاش که در بند نگاهش باشیم
دلسوختۀ آتش آهش باشیم
عالم همه مبتدا، خبر کرببلاست
انسان، قفس است و بال و پر کرببلاست
ما گرم نماز با دلی آسوده
او خفته به خاکِ جبهه خونآلوده
یک پنجره، گلدانِ فراموش شده
یک خاطره، انسانِ فراموش شده
پیش چشمم تو را سر بریدند
دستهایم ولی بیرمق بود
بهار آسمان چارمینی
غریب امّا، امامت را نگینی