هر نسیمی خسته از کویت خبر میآورد
چشم تر میآورد، خونِ جگر میآورد
نه فقط سرو، در این باغِ تناور دیده
لالهها دیده ولیکن همه پرپر دیده
دین را حرمیست در خراسان
دشوار تو را به محشر آسان
عالمى سوخته از آتش آهِ من و توست
این در سوخته تا حشر گواهِ من و توست