همین که بهتری الحمدلله
جدا از بستری، الحمدلله
در راه تو مَردُمَت همه پر جَنَماند
در مکتب عشق یکبهیک همقسماند
دین را حرمیست در خراسان
دشوار تو را به محشر آسان
هرگز نه معطل پر پروازند
نه چشم به راه فرصت اعجازند
منظومهٔ دهر، نامرتب شده بود
هم روز رسیده بود هم شب شده بود
خانههای آن کسانی میخورد در، بیشتر
که به سائل میدهند از هرچه بهتر بیشتر