موسایی و صد جلوه به هر طور کنی
هر جا گذری، حکایت از نور کنی
احساس از هفت آسمان میبارد، احساس
بوی گل سرخ است يا بوی گل ياس؟
از جوار عرش سرزد آفتاب دیگری
وا شد از ابوا به روی خلق، باب دیگری...
در آتشی از آب و عطش سوخت تنت را
در دشت رها کرد تن بیکفنت را
ازل برای ابد ملک لایزالش بود
چه فرق میکند آخر، که چند سالش بود