ای غم، تو که هستی؟ از کجا میآیی؟
هر دم به هوای دل ما میآیی
چشمهایم را به روی هرکه جز تو بود بست
قطرۀ اشکی که با من بوده از روز الست
ای انتظارِ جاری ده قرن تا هنوز
بیتو غروب میشود این روزها هنوز
از نو شکفت نرگس چشمانتظاریام
گل کرد خارخار شب بیقراریام