ای غم، تو که هستی؟ از کجا میآیی؟
هر دم به هوای دل ما میآیی
کمر بر استقامت بسته زینب
که یکدم هم ز پا ننشسته زینب
نوای کاروانت را شنیدم
دوباره سوی تو با سر دویدم
چشمهایم را به روی هرکه جز تو بود بست
قطرۀ اشکی که با من بوده از روز الست
بیاور با خودت نور خدا را
تجلیهای مصباح الهدی را
از نو شکفت نرگس چشمانتظاریام
گل کرد خارخار شب بیقراریام