ای حرمت قبلۀ مراد قبایل!
وی که بوَد قبله هم به سوی تو مایل
و کاش مرد غزلخوان شهر برگردد
به زیر بارش باران شهر برگردد
درختان را دوست میدارم
که به احترام تو قیام کردهاند
چو موج از سفر ماهتاب میآید
از آب و آینه و آفتاب میآید
گل بر من و جوانى من گریه مىکند
بلبل به همزبانى من گریه مىکند