آدم در این کرانه دلش جای دیگریست
این خاک، کربلای معلای دیگریست
جنّت نشانی از حرم توست یا حسن
فردوس سائل کرم توست یا حسن
دری که بین تو و دشمن است خیبر نیست
وگرنه مثل علی هیچکس دلاور نیست
کنج اتاقم از تب و تاب دعا پر است
دستانم از «کذالک» از «ربنا» پر است
کوه عصیان به سر دوش کشیدم افسوس
لذت ترک گنه را نچشیدم افسوس
هجده بهار رفت زمین شرمسار توست
آری زمین که هستی او وامدار توست
ای شیرخدا و اسد احمد مختار
در بدر و احد لشکر حق را سر و سردار
از غربتت اگرچه سخنهاست یا علی
دنیا دگر بدون تو تنهاست یا علی