گفتیم آسمانی و دیدیم، برتری
گفتیم آفتابی و دیدیم، بهتری
تو کیستی که ز دستت بهار میریزد
بهار در قدمت برگ و بار میریزد
چشمهها جوشید و جاری گشت دریا در غدیر
باغ عشق و آرزوها شد شکوفا در غدیر
پیغمبرانه بود ظهوری که داشتی
خورشید بود جلوۀ طوری که داشتی
این خانواده آینههای خداییاند
در انتهای جادۀ بیانتهاییاند