گفتیم آسمانی و دیدیم، برتری
گفتیم آفتابی و دیدیم، بهتری
تو کیستی که ز دستت بهار میریزد
بهار در قدمت برگ و بار میریزد
پیغمبرانه بود ظهوری که داشتی
خورشید بود جلوۀ طوری که داشتی
این خانواده آینههای خداییاند
در انتهای جادۀ بیانتهاییاند
خدا قسمت کند با عشق عمری همسفر بودن
شریک روزهای سخت و شبهای خطر بودن