صلاة ظهر شد، ای عاشقان! اذان بدهید
به شوق سجده، به شمشیر خود امان بدهید
وقتی نمازها همه حول نگاه توست
شاید که کعبه هم نگران سپاه توست
قرآن که کلام وحده الا هوست
آرامش جان، شفای دلها، در اوست
اذان بگو که شهیدان همه به صف شدهاند
که تیرها همه آمادهٔ هدف شدهاند
شب در سکوت کوچه بسی راه رفته بود
امواج مد واقعه تا ماه رفته بود