مه و خورشید تابیدهست در دست
و صد دریا زلالی هست در دست
باران شده بر کویر جاری شده است
در بستر هر مسیر جاری شده است
دیدند که کوهِ آرزوشان، کاه است
صحبت سر یک مردِ عدالتخواه است
با ظلم بجنگ، حرف مظلوم این است
راهی که حسین کرده معلوم این است
شب در سکوت کوچه بسی راه رفته بود
امواج مد واقعه تا ماه رفته بود