وانهادهست به میدان بدنش را این بار
همره خویش نبردهست تنش را این بار
تا برویم ریشهای چون تاک میخواهم که هست
نور میخواهم که هستی خاک میخواهم که هست
عالمى سوخته از آتش آهِ من و توست
این در سوخته تا حشر گواهِ من و توست
خواست لختی شکسته بنویسد
به خودش گفت با چه ترکیبی