تویی که نام تو در صدر سربلندان است
هنوز بر سر نی چهرۀ تو خندان است
به تعداد نفوس خلق اگر سوی خدا راه است
همانقدر انتخاب راه دشوار است و دلخواه است
عالمى سوخته از آتش آهِ من و توست
این در سوخته تا حشر گواهِ من و توست
دگر چه باغ و درختی بهار اگر برود
چه بهره از دل دیوانه یار اگر برود