پر میکشند تا به هوای تو بالها
گم میشوند در افق تو خیالها
صبح فراقِ ما، شده از شام، تارتر
دل داغدار و، سینه از او داغدارتر
ماه غریب جادّهها، همسفر نداشت
شب در نگاه ماه، امید سحر نداشت
گفتم به دل، که وقت نیایش شب دعاست
پرواز کن که مقصد من «سُرّ من رآ»ست