مرا مباد که با فخر همنشین باشم
غریبوار بمیرم، اگر چنین باشم
با توام ای دشت بیپایان سوار ما چه شد
یکّهتاز جادههای انتظار ما چه شد
اینک زمان، زمان غزلخوانی من است
بیتیست این دو خط که به پیشانی من است
صدای کیست چنین دلپذیر میآید؟
کدام چشمه به این گرمسیر میآید؟