عالم همه مبتدا، خبر کرببلاست
انسان، قفس است و بال و پر کرببلاست
رود از جناب دریا فرمان گرفته است
یعنی دوباره راه بیابان گرفته است
یک پنجره، گلدانِ فراموش شده
یک خاطره، انسانِ فراموش شده
این جاده که بیعبور باقی مانده
راهیست که سمت نور باقی مانده
یک دفتر خون، شهادتین آوردند
از خندق و خیبر و حنین آوردند