از خودم میپرسم آیا میشود او را ببینم؟
آن غریب آشنا را میشود آیا ببینم؟
تکبیر میگفتند سرتاسر، ذَرّات عالم همزبان با تو
گویا زمین را بال و پر دادی، نزدیکتر شد آسمان با تو
گردۀ مستضعفین شد نردبان عدهای
تنگناهای زمین شد آسمان عدهای
یاد تو گرفته قلبها را در بر
ماییم و درود بر تو ای پیغمبر
به تپش آمده با یاد تو از نو کلماتم
باز نام تو شده باعث تجدید حیاتم