در سرم پیچیده باری، های و هوی کربلا
میروم وادی به وادی رو به سوی کربلا
رساندهام به حضور تو قلب عاشق را
دل رها شده از محنت خلایق را
خدا قسمت کند با عشق عمری همسفر بودن
شریک روزهای سخت و شبهای خطر بودن
در ساحل جود خدا باران گرفته
باران نور و رحمت و احسان گرفته
سیلاب میشویم و به دریا نمیرسیم
پرواز میکنیم و به بالا نمیرسیم