خورشید بود و جانب مغرب روانه شد
چون قطره بود و غرق شد و بیکرانه شد
ای دوست در بهشت، تو را راه دادهاند
پروانهٔ زیارت دلخواه دادهاند
گر نگاهی به ما كند زهرا
دردها را دوا كند زهرا
چون جبرئیل، حکم خدای مبین گرفت
در زیر پر بساط زمان و زمین گرفت
ای باخبر ز درد و غم بیشمار من!
برخیز و باش، فاطمه جان، غمگسار من