ای غم، تو که هستی؟ از کجا میآیی؟
هر دم به هوای دل ما میآیی
تا برویم ریشهای چون تاک میخواهم که هست
نور میخواهم که هستی خاک میخواهم که هست
خواست لختی شکسته بنویسد
به خودش گفت با چه ترکیبی
چه سفرهای، چه كرمخانهای، چه مهمانی
چه میزبانی و چه روزیِ فراوانی
از نو شکفت نرگس چشمانتظاریام
گل کرد خارخار شب بیقراریام