ای لحظهبهلحظه در تماشای همه
دیروزی و امروزی و فردای همه
ای کاش مرا گلایه از بخت نبود
یک لحظه خیالم از خودم تخت نبود
او هست ولی نگاهِ باطل از ماست
دیوارِ بلندِ در مقابل از ماست
و کاش مرد غزلخوان شهر برگردد
به زیر بارش باران شهر برگردد
چشم همه چشمههای جوشان به خداست
باران، اثر نگاه دهقان به خداست
با هر نفسم به یاد او افتادم
دنیا همه رفت و او نرفت از یادم