پا گرفته در دلم، آتشی پنهان شده
بند بندم آتش و سینه آتشدان شده
از زخم شناسنامه دارند هنوز
در مسجد خون اقامه دارند هنوز
رفتی سبد سبد گل پرپر بیاوری
مرهم برای زخم كبوتر بیاوری
ز آه سینۀ سوزان ترانه میسازم
چو نی ز مایۀ جان این فسانه میسازم
بىسر و سامان توام يا حسين
دست به دامان توام يا حسين