پیشانیات
از میان دیوار میدرخشد
به گونۀ ماه
نامت زبانزد آسمانها بود
دل و جانم فدای حضرت دوست
نی، فدای گدای حضرت دوست
ماییم ز قید هر دو عالم رَسته
جز عشق تو بر جمله درِ دل بسته
قرآن که کلام وحده الا هوست
آرامش جان، شفای دلها، در اوست
روشن از روی تو آفاق جهان میبينم
عالم از جاذبهات در هيجان میبينم