و کاش مرد غزلخوان شهر برگردد
به زیر بارش باران شهر برگردد
الهی سینهای ده آتش افروز
در آن سینه دلی، وآن دل همه سوز
به نام چاشنیبخش زبانها
حلاوتسنج معنی در بیانها...
سلام! ای سلام خدا بر سلامت!
درود! ای کلام الهی، کلامت!
در آتشی از آب و عطش سوخت تنت را
در دشت رها کرد تن بیکفنت را