قدم در دفاع از حرم برندارد
سپاھی که تیغ دودَم برندارد
در عشق دوست از سر جان نیز بگذریم
در یک نفَس ز هر دو جهان نیز بگذریم
ما دل برای دوست ز جان برگرفتهایم
چشم طمع ز هر دو جهان برگرفتهایم...
پیوستگان عشق تو از خود بریدهاند
الفت گرفته با تو و از خود رمیدهاند
ای انتظارِ جاری ده قرن تا هنوز
بیتو غروب میشود این روزها هنوز