ای حرمت قبلۀ مراد قبایل!
وی که بوَد قبله هم به سوی تو مایل
مهمون از راه اومده شهر شده آماده
بازم امشب تو حرم غلغله و فریاده
تا از دل ابر تیره بیرون نشوید
چون ماه چراغ راه گردون نشوید
بازآ که غم زمانه از دل برود
خواب از سر روزگار غافل برود
سلام! ای سلام خدا بر سلامت!
درود! ای کلام الهی، کلامت!
گل بر من و جوانى من گریه مىکند
بلبل به همزبانى من گریه مىکند
هرچند ز غربتت گزند آمده بود
زخمت به روانِ دردمند آمده بود