غم داغ تو را با هیچکس دیگر نخواهم گفت
برایت روضه میخوانم ولی از سر نخواهم گفت
مرا مباد که با فخر همنشین باشم
غریبوار بمیرم، اگر چنین باشم
ای آسمان به راز و نیازت نیازمند
آه ای زمین به سوز و گدازت نیازمند
صدای کیست چنین دلپذیر میآید؟
کدام چشمه به این گرمسیر میآید؟
در جام دیده اشک عزا موج میزند
در صحن سینه شور و نوا موج میزند
با آن که آبدیدۀ دریای طاقتیم
آتش گرفتهایم که غرق خجالتیم