ای آسمان به راز و نیازت نیازمند
آه ای زمین به سوز و گدازت نیازمند
دشمن که به حنجر تو خنجر بگذاشت
خاموش، طنین نای تو میپنداشت
حسین، کشتهٔ دیروز و رهبر روز است
قیام اوست که پیوسته نهضتآموز است
هر چند قدش خمیده، امّا برپاست
چندیست نیارمیده، امّا برپاست
در جام دیده اشک عزا موج میزند
در صحن سینه شور و نوا موج میزند
با آن که آبدیدۀ دریای طاقتیم
آتش گرفتهایم که غرق خجالتیم
دنیاست چو قطرهای و دریا، زهرا
کی فرصت جلوه دارد اینجا زهرا؟