پروندۀ جرم مستند را چه کنم؟
شرمندگی الی الابد را چه کنم؟
ای دلنگران که چشمهایت بر در...
شرمنده که امروز به یادت کمتر...
در شور و شر حجاز تنهاست علی
در نیمهشبِ نماز تنهاست علی
برخاستم از خواب اما باورم نیست
همسنگرم! همسنگرم! همسنگرم! نیست
آن جانِ جهانِ جود برمیگردد
ـ بر اجدادش درود ـ برمیگردد
خبر این بود که یک سرو رشید آوردند
استخوانهای تو را در شب عید آوردند
با دشمن خویشیم شب و روز به جنگ
او با دم تیغ آمده، ما با دل تنگ
برخیز که راه رفته را برگردیم
با عشق به آغوش خدا برگردیم