الا قرار دل و جانِ بیقرار ظهورت!
کدام جمعه بُوَد روز و روزگار ظهورت؟
تو ای تجلّی عصمت! ظهور خواهی کرد
به جام لاله، شراب طهور خواهی کرد
ما منتظران همیشه مشغول دعا
هستیم شبانهروز در ذکر و ثنا
قندیل و شمعدان و چراغان
آیینه و بلور و کبوتر
اینگونه که با عشق رفاقت دارد
هر لحظه لیاقت شهادت دارد
کوه آهسته گام برمیداشت
پیکر آفتاب بر دوشش
جاده ماندهست و من و اين سر باقى مانده
رمقی نيست در اين پيکر باقى مانده