ای نگاهت امتدادِ سورۀ یاسین شده
با حضورت ماه بهمن، صبح فروردین شده
هان این نفس شمرده را قطع کنید
آری سر دلسپرده را قطع کنید
غریبه! آی جانم را ندیدی؟
مه هفت آسمانم را ندیدی؟
تویی که نام تو در صدر سربلندان است
هنوز بر سر نی چهرۀ تو خندان است
به تعداد نفوس خلق اگر سوی خدا راه است
همانقدر انتخاب راه دشوار است و دلخواه است
تفسیر او به دست قلم نامیسّر است
در شأن او غزل ننویسیم بهتر است
اگر خدا به زمین مدینه جان میداد
و یا به آن در و دیوارها دهان میداد
این چه خروشیست؟ این چه معمّاست؟
در صدف دل، محشر عظماست