عید آمده، هر کس پی کار خویش است
مینازد اگر غنی و گر درویش است
از باغ میبرند چراغانیات کنند
تا کاج جشنهای زمستانیات کنند
در راه رسیدن به تو گیرم که بمیرم
اصلاً به تو افتاد مسیرم که بمیرم
مستی نه از پیاله نه از خم شروع شد
از جادۀ سهشنبه شب قم شروع شد
اینک زمان، زمان غزلخوانی من است
بیتیست این دو خط که به پیشانی من است