آنجا كه حرف توست دگر حرف من كجاست؟
در وصل جای صحبت از خویشتن كجاست؟
وانهادهست به میدان بدنش را این بار
همره خویش نبردهست تنش را این بار
میگریم از غمی که فزونتر ز عالَم است
گر نعره برکشم ز گلوی فلک، کم است
برگرد ای توسل شبزندهدارها
پایان بده به گریۀ چشمانتظارها