موسایی و صد جلوه به هر طور کنی
هر جا گذری، حکایت از نور کنی
وانهادهست به میدان بدنش را این بار
همره خویش نبردهست تنش را این بار
احساس از هفت آسمان میبارد، احساس
بوی گل سرخ است يا بوی گل ياس؟
این کیست به شوق یک نگاه آمده است
در خلوت شب به بزم آه آمده است
از جوار عرش سرزد آفتاب دیگری
وا شد از ابوا به روی خلق، باب دیگری...