وانهادهست به میدان بدنش را این بار
همره خویش نبردهست تنش را این بار
بیمار کربلا، به تن از تب، توان نداشت
تاب تن از کجا، که توان بر فغان نداشت
دلم تنهاست، ماتم دارم امشب
دلی سرشار از غم دارم امشب
گفت: ای گروه! هر که ندارد هوای ما
سر گیرد و برون رود از کربلای ما...