مردم که شهامت تو را میدیدند
خورشید رشادت تو را میدیدند
قدم در دفاع از حرم برندارد
سپاھی که تیغ دودَم برندارد
تو قلّهنشین بام خوبیهایی
تنها نه نشان که نام خوبیهایی
فریاد اگرچه در تو پنهان بودهست
خورشید تکلّمت فروزان بودهست
دگر چه باغ و درختی بهار اگر برود
چه بهره از دل دیوانه یار اگر برود