ای غم، تو که هستی؟ از کجا میآیی؟
هر دم به هوای دل ما میآیی
دست من یک لحظه هم از مرقدت کوتاه نیست
هرکسی راهش بیفتد سمت تو گمراه نیست
این آفتاب مشرقی بیکسوف را
ای ماه! سجده آر و بسوزان خسوف را
از نو شکفت نرگس چشمانتظاریام
گل کرد خارخار شب بیقراریام