بهارا! حال زارم را بگویم؟
دل بی برگ و بارم را بگویم؟
پروندۀ جرم مستند را چه کنم؟
شرمندگی الی الابد را چه کنم؟
دست من یک لحظه هم از مرقدت کوتاه نیست
هرکسی راهش بیفتد سمت تو گمراه نیست
در شور و شر حجاز تنهاست علی
در نیمهشبِ نماز تنهاست علی
آن جانِ جهانِ جود برمیگردد
ـ بر اجدادش درود ـ برمیگردد