یاد تو گرفته قلبها را در بر
ماییم و درود بر تو ای پیغمبر
با یک تبسم به قناریها زبان دادی
بالی برای پر زدن تا بیکران دادی
ای بسته به دستِ تو دل پیر و جوانها
ای آنکه فرا رفتهای از شرح و بیانها
ای انتظارِ جاری ده قرن تا هنوز
بیتو غروب میشود این روزها هنوز