مردم که شهامت تو را میدیدند
خورشید رشادت تو را میدیدند
آه از دمی که در حرم عترت خلیل
برخاست از درای شتر بانگِ الرّحیل
قدم در دفاع از حرم برندارد
سپاھی که تیغ دودَم برندارد
تو قلّهنشین بام خوبیهایی
تنها نه نشان که نام خوبیهایی
فریاد اگرچه در تو پنهان بودهست
خورشید تکلّمت فروزان بودهست