ای حرمت قبلۀ مراد قبایل!
وی که بوَد قبله هم به سوی تو مایل
هنگام سپیده بود وقتی میرفت
از عشق چه دیده بود وقتی میرفت؟
میآیم از رهی که خطرها در او گم است
از هفتمنزلی که سفرها در او گم است
گل بر من و جوانى من گریه مىکند
بلبل به همزبانى من گریه مىکند