پس از چندین و چندین سال آمد پیکرش تازه
نگاهش از طراوت خیستر، بال و پرش تازه
بد نیست که از سکوت تنپوش کنی
غوغای زمانه را فراموش کنی
هر زمانی که شهیدی به وطن میآید
گل پرپر شده در خاطر من میآید
میآیم از رهی که خطرها در او گم است
از هفتمنزلی که سفرها در او گم است