وقت وداع فصل بهاران بگو حسین
در لحظههای بارش باران بگو حسین
شَمَمتُ ریحَکَ مِن مرقدِک، فَجَنَّ مشامی
به کاظمین رسیدم برای عرض سلامی
بهنام آنکه جان را فکرت آموخت
چراغ دل به نور جان برافروخت
شب در سکوت کوچه بسی راه رفته بود
امواج مد واقعه تا ماه رفته بود