سجاد! ای به گوشِ ملائک، دعای تو
شب، خوشهچینِ خلوت تو با خدای تو
عالم همه مبتدا، خبر کرببلاست
انسان، قفس است و بال و پر کرببلاست
ای پر سرود با همۀ بیصداییات
با من سخن بگو به زبان خداییات
آرامشی به وسعت صحراست مادرم
اصلاً گمان کنم خودِ دریاست مادرم
یک پنجره، گلدانِ فراموش شده
یک خاطره، انسانِ فراموش شده
ای ریخته نسیم تو گلهای یاد را
سرمست کرده نفحهٔ یاد تو باد را