ای غم، تو که هستی؟ از کجا میآیی؟
هر دم به هوای دل ما میآیی
پیراهن سپید ستاره سیاه بود
تابوت شب روان و بر آن نعش ماه بود
پشت غزل شکست و قلم شد عصای او
هر جا که رفت، رفت قلم پا به پای او...
بىسر و سامان توام يا حسين
دست به دامان توام يا حسين
از نو شکفت نرگس چشمانتظاریام
گل کرد خارخار شب بیقراریام