ای کاش که در بند نگاهش باشیم
دلسوختۀ آتش آهش باشیم
وقتی خدا بنای جهان را گذاشته
در روح تو سخاوت دریا گذاشته
ما گرم نماز با دلی آسوده
او خفته به خاکِ جبهه خونآلوده
لحظهاى در خود فنا شو تا بقا پيدا كنى
از منيّتها جدا شو تا منا پيدا كنى
اگر خواهی ای دل ببینی خدا را
نظر کن تو آیینۀ حقنما را