ای غم، تو که هستی؟ از کجا میآیی؟
هر دم به هوای دل ما میآیی
عالم همه مبتدا، خبر کرببلاست
انسان، قفس است و بال و پر کرببلاست
آرامشی به وسعت صحراست مادرم
اصلاً گمان کنم خودِ دریاست مادرم
یک پنجره، گلدانِ فراموش شده
یک خاطره، انسانِ فراموش شده
از نو شکفت نرگس چشمانتظاریام
گل کرد خارخار شب بیقراریام